در مقالههاي اين كتاب تلاش ميشود تا زمينهاي براي شناخت و تحليل نظريۀ نشانهشناختي معاصر فراهم شود. شرح نشانهشناسي باستان گيواني مانتي، از پيشگويي بينالنهرين تا آگوستين، از حضور نشانه در تفكر باستان خبر ميدهد و همچنين از بافت و موقعيتهاي مختلفي حكايت ميكند كه بايد بهدقت بررسي شوند تا ردّ نشانهشناسي پيش از قرن بيستم يافته شود. مقالۀ جسپر هافمير در مورد نشانهشناسي طبيعت حائز اهميت است، و نشان ميدهد كه چگونه شناخت و درك طبيعت بهلحاظ نشانهشناختي اولين گام مهم براي پذيرفتن شموليت انسان در شبكۀ حيات است. مقالۀ كالوي كال نشان ميدهد كه نشانهشناسي معاصر به چه نحو زمينۀ اين خودآگاهي را فراهم ميكند. نشانهشناسي پرس انواع مختلف نشانه را شناسايي ميكند و اظهار ميدارد كه امكان ترجمه و تبديل بين دو نظام نشانهاي متفاوت وجود دارد. انواع نشانههاي او كمك ميكنند تا ارتباط انساني بهمنزلۀ چيزي فراتر از يك رويداد كلامي محسوب شود. بوندگارد و استرنفلت در مقالههايشان بر تفكر نموداري و طرحوارههاي تصوري تمركز دارند، و از تركيب نشانهشناسي پرسي و علم شناخت بينش نويني ايجاد ميكنند. جان ديلي در مقالۀ مربوط به واقعگرايي و معرفتشناسي نشان ميدهد تفكري كه «واقعگرايي» را «واقعگرايانهترين» تفکر بداند با نشانهشناسي هماهنگ نيست…
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.